مالیات بر عایدی سرمایه مالیاتی است که بر سود حاصل از تفاوت قیمت خرید و فروش دارایی ها وضع می شود. در ایران، تولیدکنندگان و کارمندان مالیات می دهند، اما سرمایه داران و سوداگران از سود سرمایه و سوداگری معاف هستند که باعث بی عدالتی مالیاتی و تشویق فعالیت های غیر مولد شده است.

هدف اصلی این مالیات، حمایت از تولید و سرمایه گذاری مولد، محدود کردن سوداگری، کاهش نوسانات بازارهای دارایی مثل خودرو، مسکن، طلا و ارز و ارتقای عدالت مالیاتی است.
بااین حال، مالیات بر عایدی سرمایه به تنهایی کافی نیست و باید همزمان محیط کسب و کار بهبود یابد و موانع تولید رفع شود. در اجرای این مالیات باید به تمایز سود واقعی و غیر واقعی، تاثیر تورم و زیان های سرمایه ای توجه کرد.
درنهایت، این مالیات ممکن است در کوتاه مدت نتواند تورم و مشکلات بازارها را به طور کامل حل کند.

درشرایط کنونی اقتصاد ایران، درآمد های ناشی از دارایی ها و سرمایه بسیار بالاست، اما به دلیل ضعف در شفافیت مالی و نبود نظام مالیاتی موثر، این درآمدها مشمول مالیات نمی شوند. در حالی که در اقتصادهای پیشرفته، سود سرمایه ای محدود و تحت نظارت است، در کشور ما بسیاری از املاک های وابسته به نهادها و موسسات عمومی از پرداخت مالیات معاف اند. این موضوع باعث شده فشار مالیاتی بر اقشار شفاف مثل کارمندان و فعالان اقتصادی رسمی وارد شود.
در مقابل، بخش های غیرمولد و سوداگرانه که هزاران میلیارد تومان عایدی سرمایه ای تولید می کنند، بدون پرداخت مالیات فعالیت می کنند و این مسئله موجب بی عدالتی و اختلال در نظام مالیاتی شده است.

اجرای مالیات بر عایدی سرمایه در زمین و مسکن، نیازمند ثبت کامل و هوشمند اسناد مالکیت است، درغیر این صورت اجرای آن می تواند وضعیت بازار را بدتر کند. در تبیین این طرح، باید به پرسش های مهم زیر پاسخ داده شود:

  1. آیا تورم بالا در کشور، اثربخشی این سیاست را از بین نمی برد؟
  2. این طرح چگونه می تواند تقاضای سوداگرانه در بازار ارز را مهار کند؟
  3. شرایط لازم برای اجرای موثر مالیات بر عایدی سرمایه چیست؟
  4. راهکار مقابله با افزایش معاملات غیررسمی و فرار مالیاتی چیست؟
  5. در پاسخ به نگرانی ها درباره خروج سرمایه و قفل شدن دارایی ها، چه تضمینی وجود دارد؟
  6. باتوجه به معافیت بورس از این مالیات و عمق کم بازار سرمایه، آیا سفته بازی در بورس افزایش نمی یابد؟
  7. تفاوت اجرایی این طرح با مالیات بر خانه های خالی چیست؟

پاسخ به هفت پرسش کلیدی درباره مالیات بر عایدی سرمایه (CGT) در بازار زمین، مسکن، ارز و سرمایه که به اختصار توضیح داده می شود.

  1. آیا تورم بالا کارایی این نوع مالیات را از بین نمی برد؟
    تاحدی بله. در شرایط تورمی، بخشی از افزایش قیمت دارایی ها ناشی از تورم است نه سود واقعی. اگر در محاسبه مالیات، تورم لحاظ نشود، افراد به طور ناعادلانه مالیات می پردازند و انگیزه برای سرمایه گذاری مشروع کاهش می یابد.
    راه حل: تفکیک عایدی واقعی از عایدی اسمی با درنظر گرفتن نرخ تورم رسمی
  2. چگونه این طرح با تقاضای سوداگرانه ارز مقابله می کند؟
    اجرای مالیات بر عایدی سرمایه، ورود سرمایه به بازارهای سفته بازانه مثل ارز را کم سودتر و پر ریسک تر می کند. اگر خرید و فروش ارز با هدف سود مشمول مالیات شود، تقاضای سوداگرانه کاهش می یابد.
    مشروط بر آنکه بازار ارز رصد شود و ابزارهایی مثل ردیابی تراکنش های بانکی و ثبت رسمی معاملات ارز فعال باشند.
  3. شرایط لازم و کافی برای اجرای این طرح چیست؟
    ثبت رسمی و دقیق مالکیت دارایی ها
    سیستم هوشمند اطلاعات مالیاتی
    دسترسی دولت به داده های معاملاتی (املاک، خودرو، ارز و سهام)
    شفافیت و عدالت در اجرای قانون (بدون استثنا)
    پوشش کامل نهادها و افراد با نفوذ
    بدون زیرساخت اطلاعاتی، اجرای این مالیات منجر به افزایش معاملات زیر زمینی می شود.
  4. چگونه معاملات غیررسمی برای فرار مالیاتی کنترل می شود؟
    الزام ثبت رسمی همه معاملات (مثل سند زدن ملک، خودرو و غیره)
    تشویق مردم به استفاده از سامانه های رسمی با مشوق های مالیاتی
    جریمه برای معاملات بدون ثبت
    دولت باید با هوشمندسازی ثبت معاملات و ایجاد پیوند بین نهادهای ثبتی، بانکی و مالیاتی جلوی فرار را بگیرد.
  5. چه تضمینی برای عدم خروج سرمایه و قفل شدن دارایی ها وجود دارد؟
    خروج سرمایه زمانی رخ می دهد که سرمایه گذار امنیت و سود معقول در بازار داخلی نداشته باشد.
    اگر همزمان با اجرای این مالیات، امکانات سرمایه گذاری مولد افزایش یابد و نااطمینانی کاهش یابد، سرمایه فرار نمی کند. درغیر این صورت، ممکن است سرمایه به بازارهای خارجی یا غیرشفاف منتقل شود.
  6.  آیا معافیت بورس از مالیات CGT باعث سوداگری در بازار سهام می شود؟
    بله، این خطر وجود دارد. وقتی بورس از CGT معاف باشد و سایر بازارها مشمول شوند، سرمایه های سوداگرانه ممکن است به سمت بورس حرکت کنند.
    باید تمایز بین سرمایه گذاران بلندمدت و نوسان گیرها لحاظ شود و برای معاملات کوتاه مدت در بورس نیز مالیات تدریجی تعریف شود.
  7. تفاوت اجرای این طرح با مالیات بر خانه های خالی چیست؟
    مالیات بر عایدی سرمایه مربوط به سود فروش دارایی است.
    مالیات بر خانه های خالی مربوط به استفاده نکردن از دارایی است.
    CGT رفتار سوداگرانه را در معاملات مکرر هدف قرار می دهد، درحالی که مالیات بر خانه های خالی، احتکار املاک را هدف می گیرد. هردو مکمل هم هستند و باید باهم اجرا شوند.

در طرح مالیات بر عایدی سرمایه، معافیت های گسترده باعث ناکارآمدی د مقابله با سوداگری می شود. ضعق نظام آمار و اطلاعات اقتصادی و فرهنگ مالیاتی ضعیف نیز وضعیت فعلی را تشدید کرده اند، اما نباید روش های غیرعلمی و فسادآمیز در اخذ مالیات را نادیده گرفت.
وقتی دولت آمار دقیق و شفافی ارائه نمی دهد، رسیدن به نظام آماری جامع و درست از فعالیت های اقتصادی مردم دشوار است. طراحی صحیح این مالیات می تواند منافع زیادی برای مردم و رشد تولید داشته باشد، اما طراحی نادرست آن خسارت تبار است. قانون باید بین اهداف درآمدی و بازدارندگی سوداگری تعادل ایجاد کند و تحقق این اهداف به ساختار و سازماندهی درست مالیات بستگی دارد.

نتیجه گیری و پیشنهاد راهکارها

در ایران، تولیدکنندگان و کارمندان مالیات می دهند، اما سرمایه داران و سوداگران از سود سرمایه و سوداگری مالیاتیپرداخت نمی کنند. این بی عدالتی مالیاتی باعث تشویق فعالیت های غیرمولد می شود.
مالیات بر عایدی سرمایه با افزایش عدالت مالیاتی و کاهش سود فعالیت های سوداگرانه، سرمایه را به سمت تولید و رونق اقتصادی سوق می دهد.
باتوجه به گستردگی فرار مالیاتی و استفاده از حساب های شخصی برای فرار، اجرای این مالیات همراه با ساماندهی حساب ها می تواند فرار مالیاتی را کاهش داده و کسری بودجه را کم کند. هدف این مالیات تنظیم فعالیت های اقتصادی، محدود کردن سوداگری، افزایش منابع عمومی، عدالت اجتمعی و کاهش فاصله طبقاتی است.
طراحی صحیح مالیات بر عایدی سرمایه می تواند به نفع مردم و تولید باشد، اما طراحی نادرست آن خسارت بار است.

قانون مالیات بر عایدی سرمایه ممکن است تنها به هدف درآمدزایی، بازدارندگی سوداگری یا ترکیبی از هردو توجه کند، اما موفقیت در هر کدام وابسته به ساختار و طراحی دقیق مالیات است.
یکی از مسائل مهم، انتخاب بار مالیاتی مناسب است. چون مالیات بر عایدی سرمایه هنگام فروش اعمال می شود، ساده ترین راه فرار از آن، عدم فروش دارایی است که به آن اثر قفل شدگی می گویند.

اگر مالیات خیلی بالا باشد، صاحب دارایی ممکن است از فروش منصرف شود، حتی اگر خرید دارایی جدید سود بیشتری داشته باشد. این باعث اختلال در تصمیمات سرمایه گذاری و سبد دارایی افراد می شود. بنابراین بار مالیاتی باید طوری تعیین شود که کمترین اختلال را در رفتار اقتصادی ایجاد کند.
باتوجه به وضعیت ایران، معافیت کامل مسکن شخصی از مالیات بر عایدی سرمایه بدون محدودیت مناسب نیست و نمی تواند به اهداف دولت مانند افزایش عرضه مسکن و جلوگیری از سوداگری کمک کند.

مسکن شخصی باید تنها در صورتی معاف شود که:

همچنین برای برخی اقشار یا مناطق ممکن است مالیات تصاعدی اعمال شود.

نکته مهم این است که در اقتصاد ایران که شامل مثلث دولت رانتی، فعالان غیرمولد و نظریه پردازان کلیشه ای است، نمی توان نسخه های رایج اقتصادهای پیشرفته را بدون اصلاحات اساسی اجرا کرد.